Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-09@00:03:55 GMT

آشکارتر شدن دشمنی آمریکا با ملت ایران - علی نصیری

تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۸۵۶۰۱۶

آشکارتر شدن دشمنی آمریکا با ملت ایران - علی نصیری

آمریکایی ها ، به بهانه های مختلف مدعی تغییر حاکمیت ایران بوده اند و از آنجایی که بطور کل از بازی تهدیدهای تکراری علیه دولت ایران خسته شده اند تلاش می کنند توپ را در زمین ملت ایران بیاندازند که البته این اقدام خصمانه، دشمنی آمریکا با ملت ایران را آشکارتر می کند.

غرب سلطه گر و امروزه در راس آن آمریکا، همواره به بهانه گسترش دمکراسی در جهان با شعارها و شیوه های مختلف از جمله جهانی سازی اجباری، گسترش لیبرال دمکراسی سعی کرد ارزش های خود را به کشورهای مختلف جهان تحمیل کرده تا بهتر بتواند آنها را زیر سلطه خود بگیرد و لذا هربار که با مقاومت ملت ها روبرو می شد، شروع به تهدید آنها می کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


سابقه تهدید ها و در واقع اختلاف غرب و به ویژه آمریکا با ایرانیان تقریبا تا به یک قرن می رسد، به ویژه از زمانی که اراده ملت ایران بر ملی سازی صنعت نفت خود و خلع ید از استعمار پیر (انگلیس) تعلق گرفت، از همان زمان بود که واشنگتن سعی کرد با نفی این اراده ملی و با انجام کودتای 28 مرداد، دشمنی خود را نه صرفا با حاکمیت سیاسی در تهران، بلکه با مردم ایران آشکارتر کند.
سابقه دشمنی استعمار پیر و شاگرد اول مکتب آن، یعنی آمریکا با ملت ایران نه تنها هیچ وقت پایان نیافته، بلکه در گذر زمان به انحای مختلف رخ نموده است، از جمله می توان این خصومت و شکل جدید آن را در اظهارات هفته گذشته مایک پمپئو، وزیر خارجه آن کشور در بنیاد هریتیج بطور آشکار و خشن تر مشاهده کرد.
چون او که تا ماه قبل رئیس سازمان اطلاعات مرکزی کشورش (سیا) بود هفته گذشته از روی خشم، خط و نشان هایی را برای ملت ایران کشید که تاکنون از سوی هیچ مقام آمریکایی به این شدت و حدت سابقه نداشته است و خلاصه آن سخنان تهدید آمیز خطاب به ملت و دولت ایران این بود که '.... یا عوض می شود، یا عوضتان می کنیم'.
البته مقامات آمریکا از زمان دولت موقت جمهوری اسلامی ایران تا به امروزه همواره با تَغَیُر با دولت های ایران برخورد کردند، اما آنچه این بار در سخنان این بالاترین مقام ارشد دیپلماتیک آمریکا به چشم می خورد این است که رئیس سابق سیا با تعیین تقاضاهای 12 گانه و یا تحمیل شرایط 12 گانه به ملت ایران، از قضا مدعی شد که برخورداری ملت ایران از توانایی تولید مواد اتمی، غنی سازی اورانیوم و ایجاد تاسیسات پلوتونیوم پذیرفتنی نیست.
پمپئو همچنین در گفت وگو با شبکه تلویزیونی صدای آمریکا با تکرار ادعاهای مداخله جویانه دیگر هموطنان خود برای نفی یکی از حقوق حقه ملت ایران، گفت: 'اگر ایران به دنبال برنامه صلح آمیز هسته ای است، باید مانند دیگر کشورها مواد هسته ای را وارد کند و برای کسب اطمینان از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران باید اماکن نظامی، آزمایشگاه های هسته ای و مراکز مرتبط با برنامه هسته ای این کشور را پی در پی مورد بازرسی قرار داد'.
اگرچه پمپئو در ادعای دروغین دیگری وانمود کرد که دولت کشورش به دنبال تغییر نظام ایران نیست، اما باید پرسید آیا این لحن تهدید ملت ایران با جمله 'اگر برای تغییر حاکمیت کشورتان اقدامی انجام ندهید مورد مجازات قرار می گیرید'، نقطه شروعی برای تغییر نظام حکومتی و در واقع یک تطمیع همراه تهدید ملت و دولت ایران برای تغییر حاکمیت نیست؟، پس چرا می خواهند ملت را مجازات کنند؟
البته این قبیل تهدیدهای آنها برای مجازات ملت ایران قبلا هم وجود داشته، اما اگرچه آنها پیشتر فقط حاکمیت ایران را هدف تهدید قرار می دادند، اما نباید فراموش کرد که دولت و ملت ایران دو مقوله جدا از هم نیستند و قربانی اصلی مجازات هایی که آنها در قالب انواع تحریم های یک جانبه و چند جانبه علیه دولت ایران تعیین می کردند، جز ملت ایران نبود و هدف اصلی آنها نیز جز مستاصل کردن ملت مظلوم ایران و دولت های منتخب آنها نبوده و نیست.
البته پمپئو با پیش بینی اینکه احتمالا ملت ایران این دعوت آمریکا برای تغییر حاکمیت را لبیک نخواهد گفت، در عین حال گفت: 'تحریم ها اقتصادی (که مردم ایران را هدف قرار می دهد) طی 100 و 55 روز آینده مجداد برقرار خواهند شد و اقدامات تنبیهی بیشتری از همه بخش های دولت آمریکا صورت خواهد گرفت و قطعا در زمینه دیپلماتیک نیز کار می کنیم. اگرچه وزارت بازرگانی و وزارت دفاع و همه ما (وزات خارجه) همین ماموریت مشترک را از رییس جمهور ترامپ دریافت کرده ایم. اما از آنجایی که نمی توان یک زمانبندی مشخصی ارایه داد، این مردم ایران هستند که بر سر این زمانبندی باید تصمیم بگیرند'.
او در جمله فوق در حالی بر دیپلماسی آمریکایی اشاره کرد که نتیجه این نوع دیپلماسی را همه جهان در موضوع پرونده هسته ای ایران (برجام)، مذاکرات آمریکایی ها با صدام حسین در عراق، معمر قذافی در لیبی، پایبندی واشنگتن به پیمان های آب و هوایی و بسیاری از اقدامات دیپلماتیک قلدرمآبانه دیگر این کشور و حتی در نهادهای بین المللی همچون سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن به خوبی شاهد بودند.
آنها با همین نوع دیپلماسی ملت های جهان را به جان هم می اندازند و در عین حال سعی می کنند با دوشیدن برخی کشورهای بی تدبیرتر و در عین حال فربه تر اقتصادی (اعراب) و حتی مترسک کردن آنها برای برخی کشورهای دیگر و تهدید امنیتی این کشورها، با استفاده از سیاست تهدید و تطمیع اهداف سلطه گرانه سیاسی و اقتصادی خود را اجرایی کنند.
با این وجود، پمپئو در این دیکته 12 بندی با وقاحت تمام، ایرانیان را تهدید کرد به اینکه: 'آنها هستند که در پایان باید در باره رهبری شان تصمیم بگیرند. اگر ایرانی ها به سرعت این تصمیم را بگیرند که فوق العاده خواهد بود، اما چنانچه تصمیم بگیرند چنین کاری نکنند ما با جدیت بیشتری به کار خودمان (زورگویی های همیشگی) ادامه خواهیم داد تا به نتایجی که امروز ترسیم کردم (تغییر حاکمیت ایران) دست یابیم'.
البته همانگونه که اشاره شد، سلطه جویی قدرت های برتر و تلاش آنها برای سلطه پذیر کردن کشورهای ضعیف تر، از ویژگی های تاریخی همه قدرت های مسلط و استعمار گر بوده که در برهه های مختلف تاریخ شکل های متفاوت داشته است، اما امروزه شاهدیم که آنها با تغییر سازوکارهای اجتماعی و اقتصادی جهان، روش های استثماری و استحماری قدیمی خود را تغییر داده و به تدریج آنرا از شکل سخت افزاری خارج و با تهدیدهای نرم برای تسلیم کردن قطعی سوژه های خود تبدیل کردند.
یعنی این شیوه های سلطه بر ملت های ضعیف تر، بر خلاف سبک های قلدرمآبانه و برخوردهای سخت افزاری قدیمی، امروزه مدرن شده و در عصر جدید عمدتا با تحمیل ارزش های قدرت مسلط تحت لوای دمکراسی و جهانی شدن (سازی) سیاسی با شعارهایی چون گسترش دمکراسی غربی، تعامل (ناتوی) فرهنگی و با تهدیدهای امنیتی و اقتصادی مشابه تحریم های اقتصادی علیه کشورهایی چون ایران، سوریه، کره شمالی همراه شده است.
صرف نظر از بسیاری از مزیت های سبک حاکمیت مردمسالارانه غیر لیبرال و به ویژه از نوع سوسیال دمکراتیک آن، باید گفت که جامعه ایرانی نیز بیش از یک قرن است در شرق جهان و حتی قبل از روسیه و ژاپن با برگزاری انتخابات مختلف، برخورداری از نوعی حاکمیت مشروطه (مجلسین) و اِعمال شکل های دیگر مردمسالاری دینی با کمیت و کیفیت های متفاوت آن به مشق دمکراسی می پردازد و بیشتر تلاش خود معطوف به آن می کند تا در حد ممکن از قوانین سازمان ملل و نهادهای بین المللی به عنوان ابزار های اشاعه ارزش های دمکراتیک و حافظ آنرا عدول نکند، این درحالی است که آمریکا به عنوان میزبان این نهاد بین المللی از بسیاری از کمیته های آن و توافق های بین المللی از جمله پیمان آب و هوایی بین المللی خارج شده است.
پس ملت ایران، از آحاد و طیف های مختلف فکری و سیاسی آن باید بدانند دولت جدید آمریکا چندان قابل اعتماد نیست، به ویژه اینکه این دولت این بار بیش از گذشته سعی می کند در زمین رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی علیه ایران بازی کند.
مقامات آمریکایی حداقل طی چند سال اخیر ثابت کردند که با اتخاذ رویه 'شل کن و سفت کن' در سیاست خارجی برای بی ثبات سازی مناطقی از جهان دیگر چندان قابل اتکا و اعتماد نیستند، بطور نمونه آنها ابتدا سعی کردند با تحمیل مذاکراتی برای توقف فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران و طرح 'اما و اگرهای فراوان' در باره آن سرانجام پای توافق جامع هسته ای (برجام) را امضاء کنند تا از این طریق توان علمی –تخصصی و حتی دفاعی ملت ایران را محدود سازند.
اما دیدیم که آنها امروزه حتی آن توافق را نیر برنمی تابند، توافقی که حتی دیگر قدرت های جهانی از جمله همپیمانان اروپایی واشنگتن نیز آنرا امضا کرده بودند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا این بار با خارج کردن کشورش از برجام، در یک اقدام ناجوانمردانه دیگر ملت ایران را با تهدید و تطمیع وا می دارد تا از همه داشته و نداشته های خود دست بکشند؛ از جمله می توان به اظهارات خصمانه اعضای جدید تیم امنیتی و سیاست خارجی آن کشور از جمله پمپئو و یا جان بولتون علیه ایران اشاره کرد.
بطور مثال، اگرچه پمپئو با آن اظهارات خصمانه مدعی شده بود که قصد تغییر حاکمیت ایران را ندارند و بیشتر قصد تشویق ملت ایران را داشته است، اما باید گفت که حتی سخنان به ظاهر تطمیع کننده امثال او، در درون خود تهدیدهای دیگری را نهفته دارد که به همراه تهدیدهای علنی آنها، چیزی جز یک نوع اعلام جنگ آشکار علیه ملت ایران نیست، تهدیدی که بیشتر خوش آیند صهیونیست ها و اعراب مرتجع خاورمیانه است.
چون او ضمن نفی همه حقوق ملت، گستاخانه تهدید می کنند به اینکه 'چنانچه مردم ایران نخواهند رهبران خود را دست بسته تحویل آمریکا دهند، باید مجازات شوند'.
شاید برخی معتقد باشند که نمونه این تهدیدهای آمریکایی علیه ایران را پیشتر علیه حاکمیت و ملل دیگر از جمله عراق، لیبی و سوریه و حتی کره شمالی نیز شاهدبودیم و ما هم می پذیریم که چیزی غیر از این نبوده است، اما دیدیم که چه بلاهایی هم بر سر آن جوامع آوردند، با این وجود نباید فراموش کنیم که تهدیدهای تیم جدید سیاستمداران آمریکا برخلاف سیاستمداران قدیم آن کشور، صرفا خواست ملت و یا همه نخبگان جامعه آمریکا نیست، بلکه برآمده از خواست بخش کوچکی از رهبران تندروی این کشور است که همسو با بازهای خاورمیانه از جمله رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی سعی دارند ملت ایران را از همه حقوق حقه از جمله حق حیات اش محروم سازند.
تندروهای آمریکایی، صهیونیستی و عربی به همراه تیم امنیتی ترامپ تهدیدهایی را مطرح می کنند که از آنها جز بوی جنگ، خون، فقر و بردگی عریان پیام دیگری به مشام نمی‌رسد.
نباید فراموش کرد که اعضای این تیم امنیتی از جمله امثال مایک پمپئو و جان بولتن همان هایی هستند که بارها با اختلاف افکنی میان ملت ایران و تحریک برخی از خارج نشینان ایرانی همچون سلطنت طلبان و منافقان خلق، یعنی همان هایی که زمانی با ائتلاف با صدام حسین علیه منافع خلق ایران اقدام کرده بودند، امروز نیز با کمک همان ها، هدفی جز نفی همه حقوق ملت ایران ندارند.
از سوی دیگر باید گفت که عصیان لیبرال دمکراسی و یا سرمایه داری بحران زده جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیست جهانی امروزه همه بشریت و هستی سیاره زمین را به سخره گرفته و گرفتار کرده است.
چون نگاهی به تعمد انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس، امضای با اکره برجام، لغو و بلافاصله تعلیق قرار مذاکره مستقیم صلح با کره شمالی، لغو برجام و بهانه تراشی‌های بی‌مدرک و دلیل آنها که بیشتر به بازی‌های کودکانه می‌ماند و حتی خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی جهان، همگی به راستی بیانگر از هم پاشیدگی نظم اخلاقی- منطقی بزرگ‌ترین و قدرتمند‌ترین دولت جهان است که داعیه رهبری تمدن جهان آزاد کنونی را نیز دارد.
امروزه تمرکز این مجادلات و درگیری ها در خاورمیانه نفت‌خیز بسیاری از کشورهای بزرگ دیگر جهان ازجمله روسیه، چین و اتحادیه اروپا را به موضع گیری، تردید، بلوک بندی‌ و سمت گیری‌های جدید چالش‌گرانه علیه تنش‌های جنگ افروزانه آمریکا و متحدین خاورمیانه‌ای‌اش وا داشته است.
همانگونه که یکی از شهروندان عزیز آمریکا، یعنی مارتین لوترکینگ، رهبر مبارزات ضد تبعیض نژادی گفته بود:'آمریکا به راحتی تغییر نمی کند، چون کشوری نژادپرست، جامعه ای امپریالیستی و الیگارشی است که همیشه چنین بوده و بزرگترین تدارک چی خشونت در جهان به حساب می آید'.
صحت بیانات لوترکینگ امروزه براحتی قابل لمس است، چرا که این روزها به خوبی شاهدیم که حاکمیت جدید آمریکا حتی برجام که همه قدرت های جهانی آنرا برای لغو تحریم های اقتصادی علیه ملت ایران امضا کرده بودند، چگونه لغو کرده، تا نه آن تحریم های قبلی، حتی شدیدتر از آنها را به ملت ایران تحمیل کند.
باید گفت که دونالد ترامپ کاسبکار با در نظر گرفتن منافع اقتصادی آمریکا در کشورهای عربی و منافع سیاسی که در رژیم صهیونیستی جستجو می کند، با خروج از برجام پیام قوی و مهمی را به جهان فرستاد مبنی بر اینکه دیگر نمی توان به حرف و وعده های مقامات این کشور –حداقل در این برهه از زمان تکیه و دل خوش کرد، چرا که او حتی به برخی از نزدیک‌ترین و قدیمی‌ترین متحدین واشنگتن نیز خیانت روا داشته است.
جهان به خوبی شاهد است که به رغم ده ها بار تایید پایبندی ایران به برجام از طرف نهادهای ناظر بین المللی و همه قدرت های جهانی که تلاش می کنند ترامپ را برای پایبندی واشنگتن به برجام متقاعد کنند، در این میان تنها دو کشوری بودند که به ستایش تصمیم گیری ترامپ پرداخته‌اند، یعنی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی که با پرونده‌های سنگین ضد حقوق بشری شان جزو مخوف ترین و غم‌انگیزترین‌ها کشورها در سراسر جهان به شمار می روند.
بنابراین امروزه جا دارد همه ایرانیان، اعم از حاکمیت و جناح بندی های درون آن و نیز ملت شریف ایران (در داخل و خارج کشور) نگاه دقیق و عمیق‌تری به شرایط نوین جهانی و روند مسایل و وقایع جاری آن به ویژه اقدامات جدیدی که علیه کلیت ایران انجام می گیرد، داشته باشند.
صرف نظر از تلاش کلیت نظام جمهوری اسلامی برای حفظ تمامیت ارضی کشور، همه ملت ایران باید بکوشند با تقویت وحدت ملی و همدلی بیشتر میان خود همچنان هوشیاری خود را حفظ کرده و در دام تبلیغات ظاهر فریب رسانه های غربی و ترفندهای قدرت نرم آنها نیافتند.
آنها باید بدانند که امروزه برخلاف گذشته، بطور مستقیم مورد خطاب و در واقع تهدید دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای شان قرار گرفته اند پس خود آنها باید ضمن حفظ وحدت ملی و با همکاری با دولت، یعنی نمایندگان خود برای دفع این بحران قیام کنند.
**********
کارشناس خبر ایرنا

منبع: ایرنا

کلیدواژه: سياسي تهديد آمريكا ملت ايران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۵۶۰۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تجمعات در آمریکا از روی انسانیت و عدالت خواهی است

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام حمید شهریاری در این دیدار طی سخنانی با تاکید براهمیت کشور هندوستان در اشاعه ادبیات وحدت و مقاومت، اظهار داشت: هر تحلیلی از هر منطقه‌ای در جهان هستی و در روزگار کنونی، نیازمند یک نگاه کلی به جغرافیای جهان و به خصوص جغرافیای سیاسی جهان است، بدون آنکه بدانیم در جهان کنونی چه اتفاقاتی رخ می‌دهد نمی‌توانیم محدوده جغرافیایی خود و محلی که فعالیت می‌کنیم را تشخیص دهیم.

وی افزود: نگاه کردن از بالا باعث می‌شود انسان دید کلی نسبت به مسائل پیرامون خود پیدا کند که سبب خواهد شد نسبت به تصمیمات خود دقت بیشتری داشته باشد، نکته دیگر این است که در وضعیت دنیای کنونی عده‌ای سرمایه دار به مانند قارون حاکم بر جهان هستند و قدرت و ثروت ظاهری جهان را در اختیار دارند؛ طبیعتاً دل مردمان عادی را به سمت خودشان جذب می‌کنند، این جذابیتی که براثر ثروت و قدرتی که استکبار جهانی دارد بر کسی پوشیده نیست و امروز آمال بسیاری است.

شهریاری اظهار داشت: یک زرق و برقی در دنیای استکبار وجود دارد که باعث جذب آنان می‌شود که البته امری عادی است؛ در مقابل عده قلیل و کمی هستند که معتقدند ثروت قارون و قدرت فرعون یک مسئله ظاهری و موقت است و قدرت و ثروت واقعی در ید الهی است.

دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، عدالت محوری را یک اصل دانست و تصریح کرد: این دو اعتقادی است که هر کدام، پیروان خاص خود را دارد، اما تکلیف چیست، معیارمان در ارزشگذاری و بالاترین ارزشی که باید در سخنرانی‌ها و توصیف و توضیحاتمان تاکید کنیم دوگانه‌ای است بین عدالت و ظلم؛ از بهشت و جهنم، اوصاف خداوند و اخلاق حسنه پیامبر (ص) سخن می‌گوئیم اما در حقیقت ارزشمندترین موضوعی که بر روی زمین باید بدان توجه نمود عدالت است.

وی گفت: اگر از نظر قدرت و ثروت در این صحنه بخواهیم با پول و قدرت ظاهری دنیا حرکت کنیم، شکست خواهیم خورد، باید معیاری داشته باشیم و اندیشه فاخر اسلامی را در دل این افرادی که دل به جایی دیگر بسته اند جذب کنیم تا برسد آن روزی که قارون‌ها شکست بخورند و همین‌ها که حمایت می‌کنند و ثروت قارون را دنبال می‌کنند، مشاهده کنند که قارون و ایادی‌اش در دل زمین فرو می‌روند و می‌گویند چه خوب شد که ما این مسیر را نرفتیم؛ لذا عدالت بدین معنا است که خون کسی بی گناه ریخته نشود.

شهریاری بیان داشت: طبیعی است که هر موجود زنده حق زندگی دارد و اگر این حق از او گرفته شود ظلم شده است و عدالت اقتضا می‌کند انسان‌ها زندگی کنند، حال از هر دین و مذهب هم باشد، تا شمشیر دست نگرفته و خون نریخته است کشتن او جایز نیست؛ لذا باید در دل جوان‌هایمان عدالت خواهی را زنده کنیم، البته معنای عدالت و ظلم را همه می‌دانند؛ زن و کودک فلسطین را به خاک و خون کشیدند اما افرادی که حتی مسلمان نیستند و از روی انسانیت و عدالت خواهی در آمریکا تجمعاتی بر حمایت از فلسطین برپا می‌کنند را همگان مشاهده می‌کنند، بنابراین آنچه که می‌تواند تمام اختلافات را حل کند، ادبیات عدالت محور است در این میان بالاترین ارزش آسمانی تقوا و بر روی زمین عدالت است و ضد آن ظلم.

دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، در ادامه گفت: فرهنگ مقاومت در برابر ظلم هم یک وظیفه انسانی و هم یک وظیفه دینی و شرعی است که از امام حسین (ع) یاد گرفته ایم؛ باید ویژگی‌هایی که امام حسین (ع) در راه عدالت خواهی و مقابله با ظلم و مقاومت شهید شدند را گفت و این نوع ادبیات را باید تولید کرد.

وی افزود: در مقابل این ادبیات، استکبار جهانی به عنوان ظالم اصلی بر روی زمین است که به دنبال گسترش صفت اختلاف و جنگ میان شیعه و سنی و درگیری میان هندو و مسلمان در هندوستان می‌باشد و این ذات استکبار جهانی است که باید بدان توجه کرد.

شهریاری خاطر نشان کرد: اکنون توسط آمریکا ۳ پروژه اساسی در دنیا دنبال می‌شود، اول اسلام هراسی، که در هندوستان این مسئله را به خوبی مشاهده می‌کنید مانند ایجاد گروه داعش و قرآن سوزی، دوم پروژه شیعه هراسی است که اکنون نیز جریان دارد.

وی افزود: می‌گویند اگر حماس پیروز شده است به اتکای شیعه پیروز شده و نه به اتکای سران اهل سنت، این مسئله را تداوم راه شیعیان اعلام می‌کنند که در مقابل باید ادبیات عدالت خواهی و عدالت محور را تولید کرد و ترویج داد، لذا ادبیاتی که باید تولید شود، این است که پروژه شیعه سازی پروژه دشمن است، اگر عالم به سمت امام حسین (ع) گرویده می‌شود به دلیل عدالت خواهی و ظلم ستیزی او است.

دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اظهار داشت: پروژه سومی که استکبار تولید می‌کند، ایران هراسی است به مانند ضدیت با زبان فارسی؛ ایران هراسی در منطقه توسط دشمن به شدت دنبال می‌شود لذا باید مراقبت کنیم در مقابل این ادبیات دشمن بایستیم.

شهریاری ابراز داشت: هر کس در منطقه جغرافیایی خود باید ادبیات بومی خود را تولید کند و هندوستان کشوری بزرگ و با ایالت‌های مختلف است که ظرفیت بزرگی در این مسئله دارد و می‌تواند ادبیات ستیز با ظلم را ترویج و تولید کند.

وی در پایان با اشاره به اهمیت پروژه "آی محسن" و توجه جهان اسلام به این پروژه، تاکید کرد: پروژه آی محسن در مقابل پروژه‌های "ایران هراسی و اسلام هراسی " دنبال می‌شود که با حضور گروه‌های مختلف از کشورهای مختلف در ایران و بازدید از مناطق و مراکز معنوی کشور، بسیاری از شبهات برطرف می‌شود و می‌تواند در خنثی نمودن پروژه‌های دشمن کارآمد باشد و در قسمتی دیگر امکاناتی برای حمایت از ملت مظلوم غزه فراهم شده است.

کد خبر 6098309 سمانه نوری زاده قصری

دیگر خبرها

  • ایران اسلامی به الگویی برای آزادیخواهان جهان تبدیل شده است
  • آمریکا و رژیم صهیونیستی در آینده منطقه جایی ندارند/ ایران مقاومت را در جهان تقویت کرد
  • پیوند علم و سیاست در دانشگاه‌های ایران علیه صهیونیسم
  • کلانتری: دانشجویان هسته‌های مقاومت را در بطن آمریکا شکل دادند + فیلم
  • شوک به کشتی جهان؛ احتمال بازگشت تیلور
  • شوک به کشتی جهان؛ احتمال بازگشت تیلور و محرومیت بروکس
  • کدام دانشگاه‌ها به جنبش حمایت از فلسطین پیوسته‌اند؟ | اینفوگرافیک
  • تجمعات در آمریکا از روی انسانیت و عدالت خواهی است
  • اِشویانتک؛ همچنان بهترین تنیسور زن جهان
  • تفاوت بوته با درخت